سایه سنگین شبکههای اجتماعی بر سر کتاب
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۵۰۱۸۰
دکتر احمد کارخانه دبیر نهضت سواد رسانهای انقلاب اسلامی و دکترای ارتباطات در برنامه به زندگی سلام کن رادیو سلامت درباره کتاب گفت: در هرم رسانهای و رژیم مصرف رسانهای کتاب در قاعده هرم و عبارتی در چپ آن قرار دارد. کتاب اثرات عمیق بر نگرش و بعضا ممکن است بینش و رفتار و اینها هم منجر شود یعنی تاثیرات بسیار عمیقی دارد اگر چه این تاثیرات آنی نیست، اما بسیار عمیق است حالا در راس این هرم هم بازیهای رایانهای است که بیشترین تاثیرات آنی را دارد و در عین حال که تاثیر آنی دارد تعداد زیادی از کاربران را میتواند متاثر کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارخانه بیان کرد: بر این اساس اهمیت کتابخوانی و اهمیت کتاب در رژیم مصرف رسانهای مشخص میشود که طبیعتا باید همه خانوادهها به میزان مصرف این نوع رسانه توجه داشته باشند مانند هرم غذایی است که غلات در چپ آن قرار دارد هرم مصرف رسانهای هم کتاب در چپ قرار دارد و حتما باید مورد توجه قرار بگیرد.
وی افزود: در مورد رابطه کتابخوانی و فضای مجازی باید این طور بگوییم که خود کتابخوانی و حتی سرگرمیهای دیجیتال هم میتوانند همزیستی داشته باشند هم میتوانند رقابت کنند البته یک رقابت شدید. الان ما در دنیایی زندگی میکنیم که طبیعتا فناوریهای اطلاعات و ارتباطات تمام ابعاد زندگی بشر را حتی در موضوعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری با تغییرات بی سابقهای مواجه کرده است حتی تکنولوژیها سبک زندگی جدیدی را تحمیل کردند به فعالیتهای شغلی و آموزشی ما را تحت تاثیر قرار دادند.
این دکترای ارتباطات ادامه داد: از نظر همزیستی میتوانیم بگوییم استفاده از ظرفیتهای فناوری دیجیتال میتواند در نهادهای آموزشی و فرهنگی حتی ترویج کتاب خوانی خیلی مهم باشد و یک تعاملی بین کتاب و فضای مجازی باشد.
کارخانه میگوید: بسیاری از یافتهها نشان میدهد که بازیهای ویدئویی و آموزشی میتواند ابزار کمک آموزشی برای آموزش مفاهیم و مهارتها باشد. اما در کنار این محاسن کودکان در دنیای دیجیتال با موضوعاتی مواجه هستند که موجب اختلال روانی آنها میشود.نتیجهای که میخواهم از بحث امروز بگیرم این است که طبیعتا وابستگی و عادت غلط استفاده از وسایل دیجیتال میتواند فرزندانمان را از دنیای مطالعه و خواندن کتاب دور کند و این سایه سنگین شبکههای اجتماعی همچنان وجود دارد شاید بتوانیم بگوییم که این روند و آن چه کودکان با دنیای مجازی شاید جای کتاب و کتابخوانی را بگیرد یا حداقل آن را کمرنگ کند.
وی افزود: ما تجربهای هم در تاریخ ایران داریم بیشتر فرهنگمان شفاهی هست و از این نظر با توجه به این که توقفمان در کهکشان گوتنبرگ کم بوده است فرهنگ کتابخوانی ما کمرنگ هست طبیعتا ما باید روشهای خلاقانه در خانوادهها داشته باشیم تا بتوانیم میزان استفاده از تکنولوژی و فناوری را کنترل کنیم، نظارت کنیم در حقیقت مدیریت ارتباط کودکان با ابزارهای دیجیتال را باید داشته باشیم که این وابستگیها را به حداقل برسانیم و جایگاه کتاب و کتابخوانی را در زندگی کودکانمان حداقل بالاتر ببریم.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیاتمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شبکه های اجتماعی کتاب کودک رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۵۰۱۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جغرافیای لایکها و دیس لایکها
مثلا کسی که عقیده دارد اسرائیل یک کشور است و از آن طرفداری میکنم، آیا عقیده درستی دارد؟ یا کسی که عقیده دارد زنان جنس دوم هستند!خیلی از عقیدهها و باورها اصلا با شعورمان تناقض دارد و انگار کلهمان را داغ میکند که چطور آدمی که اشرف مخلوقات است میتواند چنین چیزهایی را در مخیلهاش بگنجاند. پس باید در مواجهه با این باورها چه کنیم؟!درست یا غلط؟
بعضی عقاید درست نیستند وغلط بودنشان کاملا در ذوق میزند مثلا اعتقاد به بت پرستی یا خورشید پرستی قطعا باور درستی نیست اما در دین ما توهین وفحاشی حتی به این دسته ازعقاید هم مذموم شده وامر درستی نیست اما نه به این معنا که ما اجازه نقد، رد کردن یا به چالش کشیدن عقیدهای را نداریم. ازطرفی در دینما هر چیزی که مبنای عقلانی و فطری نداشته باشد، ارزشی ندارد و چون اسلام بر پایه تعقل و اندیشه است، میتواند با استدلالهایی منطقی این دسته از باورها رابه چالش بکشد و رد کند. البته جانم برایتان بگوید که همچنان جان و مال و آبروی آدمی فارغ از عقیدهاش مورد احترام است. ازسوی دیگر، فرض کنید در جامعهای دو دسته هستند که باعقیدهای کاملامتضاد زندگی میکنند؛مثلایک دسته معتقدند یهودیها نژاد برترند و دسته دیگر میخواهند هرچه یهودی بر سر راه خود میبینند، بکشند. در این بین شعار احترام به همه عقاید چطور میخواهد اتفاق بیفتد؟ما نمیتوانیم برای عقیدههایی که ریشه درخرافات، وهم،تخیل وعادات دارد،مثل همانهایی که دراوایل متن به آن اشاره کردم،احترام عقلانی قائل باشیم و آن را بپذیریم. البته یادمان باشد عقیدهای که بازتابی دراجتماع داشته باشد و بهفرد دیگری آسیب بزند، جای مخالفت دارد؛ باقی عقاید که کاملا در دایره فردی زندگی قرار میگیرد، مورد بحث ما نیست مگر اینکه طرف مقابل شما دوست یا عزیزی باشد که قصد آگاه کردنش را دارید.
منعطف باش
شما درطول روزممکن است با آدمهای مختلفی سر و کار داشته باشید. اگر بخواهید با هرکسی که مخالف شما فکر میکند، بحث و چالش به راه بیندازید، عمرتان بهسختی میگذرد.پس باید چه کار کنیم؟ مگر نباید بهدنبال اثبات حرف خود و نقد عقاید غیرعقلانی دیگران باشیم؟اول از هر چیزی باید یادمان باشد هدف ما از به چالش کشیدن یا ردکردن عقیدهای، توهین به شخص یا ناراحت کردن او نیست. دوم، تا زمانی که انعطافپذیری را یاد نگیریم، از پس گذراندن ساده زندگی هم برنمیآییم، چه برسد به اصلاح کسی. باید انعطافپذیری را یاد بگیریم تا هرچیزی بهجای خودش و درست اتفاق بیفتد و حرف ما پذیرفته شود. برای منعطف شدن، خوب و بد زندگی را بپذیرید و احساسات خود را سرکوب نکنید و آنها را به رسمیت بشناسید. ازواکنش سریع و هیجانی بپرهیزید و تا جایی که خط قرمزها شکسته نشود از شوخی و خوشرویی برای گسترش روابط اجتماعی خود استفاده کنید. علاوه بر این چند مورد، راههای دیگری هم هست که بعدتر به آن میپردازیم.
شورش را در نیاور
انعطاف پذیری مثل نمک غذا میماند که گاهی در خرج کردنش خسیس میشویم و گاهی هم شورش را درمیآوریم. وقتی ما دائم در برابر هرموقعیت، انسانی وتفکری انعطافپذیری به خرج بدهیم،کاربه جایی میرسدکه توان مقابله ومبارزه ازشما سلب میشود. تبدیل به انسان پذیرایی میشوید که تسلیم هر موقعیتی است وهرچیزی را میپذیرد، حق خود را نمیتواند به دست بیاورد و یاد گرفته است که برای مورد تأیید بودن همه چیز را بپذیرد. گاهی این تلاش برای مورد تأیید و پسند آدمها بودن نتیجه عکس دارد و بهجای اینکه حس خوب و رضایت را به شمامنتقل کند،دائم شما را دریک موقعیت ناخوشایند قرارمیدهد. برای مثال آدمی که درمقابل هرحرف،سخن،موقعیت وانسانی پذیرا بوده است،فردادرمقابل رئیس زورگوی خود،همسر بدخلق وشرایط بد اجتماعیاش هم انعطاف به خرج میدهد و از ترس تأییدنشدن، فراررابرقراروتلاش برای تغییردادن، ترجیح میدهد. قاطع بودن، منفعل نبودن و تعیین خط قرمزها به شما کمک میکند تا شور انعطاف را در نیاورید.
هدف اصلی فراموش نشود
عقیده چنان خود را به معتقدش گره میزند که جزئی ازفرد میشود اما این ویژگی نباید به ما اجازه دهد که برای نقد یک عقیده، به شخصیت معتقد توهین کنیم و آن را زیر سؤال ببریم. همانطور که قبلتر هم گفتم، هدف ما ناراحت کردن کسی نیست بلکه ایجاد رشد و محیطی برای توسعه فردی و جمعی است.از آنجا که هر چیزی آداب و اصولی دارد، جا دارد به چند مورد از اصول نقد کردن اشاره کنم:
اول ازهمه اینکه قصد مادعواوجنگ وجدل نیست،مابه دنبال متقاعدسازی هستیم پس به دنبال روشهای درست متقاعدسازی بروید.
مورد دوم اینکه به جای انتقاد مستقیم از ارائه پیشنهاد استفاده کنیم.
و سومین مورد به ما میگوید برای انتقاد به کسی، ابتدا جنبههای مثبت را یادآوری کنیم و سپس سراغ اصل ماجرا برویم.
نه به سکوت بیجا
شنیدهاید که میگویند این سکوت مظلوم است که ظالم میسازد؟ این جمله درباره عقاید هم صدق میکند. وقتی در برابر ناهنجاری در جامعه سکوت کنی، هنجار جدیدی ایجاد کردهای. مثال واضحش اعتراضاتی است که اتفاق میافتد و یکی از آنها، اعتراضات اخیر دانشجویان آمریکایی به اسرائیل است. حمله اسرائیل و کشتار بیرحمانهاش ناشی از یک عقیده است و سکوت در برابر آن به معنای پذیرفتن مرگ هزاران انسان.از طرفی این جمله به ما یک الگوی رفتاری در باقی روابط اجتماعی هم میدهد و یادآوری میکند پذیرش و انعطاف در هرجایی جواب نمیدهد و گاهی هر یک قدم عقبنشینی، یک قدم بیشتر از حریم و آرامش تو را از بین میبرد.البته باز هم تاکید میکنم نداشتن انعطاف و پذیرش هم به خودی خود اشتباه است و زیان رسان.
نه خم کن، نه بشکن!
نهفقط در این دوصفحه، بلکه در کل این شماره نوجوانه بارها حرف از خط قرمزها را به میان آوردیم. خط قرمز همان شاه کلیدی است که در روابط اجتماعی به داد ما میرسد و داشتن یا نداشتنش، میزان آرامش ما را در ارتباط با آدمها جابهجا میکند و انواع مختلفی دارد، از مرزهای رفتاری و عقیدتی گرفته تا مرزهای فیزیکی. داشتنش هم هزارویک سود دارد که به گمانم مهمترینش، ایجاد یک آرامش ذهنی و روابط اجتماعی سالم است اما شاید بپرسید مسیر ساختن خط قرمز چطور طی میشود؟جانم برایتان بگوید که من خیلی سریع و جمع و جور به آنها اشاره میکنم، شما هم لطف کنید و ادامه این نخ را بگیرید و پیش بروید. اول از همه اینکه به خودتان حق و اجازه داشتن خط قرمز را بدهید، نه گفتن را یاد بگیرید و ترس از دست دادن آدمها را از سرتان بیرون کنید؛ کسی که نتواند حق و حریم شما را حفظ کند، همان بهتر که از دست برود. خط قرمز را محکم بنا کنید و در رعایت کردنش سختگیر باشید. مورد آخر اینکه صفحه فوت و فن این شماره از نوجوانه را مطالعه کنید، چون آنجا کامل و جامع دراینباره صحبت کردهایم و راهکار دادهایم.